به گزار پايگاه خبري پيرغار به نقل از مشرق: اين جملات به منزله اعلام آماده باش كامل نيروهاي مسلح ايران براي حركت به سمت فلسطين، آن هم " تمامي فلسطين، از نهر تا بحر" است و ايران در صورتي كه به اين نتيجه برسد كه تصميم نهايي درباره حمله به اين کشور اتخاذ شده، اقدام به حمله پيشگيرانه مي كند و اين بخشي از "نقشه راه" ژنرال هايي مصمم و شجاع از جنس سپاه پاسداران انقلاب ايران و مردان خدا در لبنان و ملت قدرتمند فلسطين است.
"سيد محمدصادق الحسيني" تحليلگر مسائل راهبردي، در مقاله اي با عنوان "کدام يک زودتر به فلسطين مي رسند؟"که در روزنامه فرامنطقه اي "القدس العربي" چاپ لندن، منتشر شد تأکيد کرد: اکنون معناي اين سخن رهبر انقلاب را كه گفته بودند "تصور مي کنند نظام اسلامي در شرايط شعب ابي طالب است در حالي که ملت ايران، امروز در شرايط بدر و خيبر قرار دارد" براي همگان آشکار مي شود زيرا اين جملات به مثابه اعلام آماده باش كامل نيروهاي مسلح ايران براي حركت به سمت فلسطين، آن هم " تمامي فلسطين، از نهر تا بحر" است و ايران درصورتي كه به اين نتيجه برسد كه تصميم نهايي درباره حمله به اين كشور از هر نقطه و از سوي هرطرفي اتخاذ شده است، به حمله پيشگيرانه اقدام مي كند.
اين مقاله مي افزايد: سخن گفتن ايران از احتمال حمله پيشگيرانه به دشمن خود آمريكا و رژيم صهيونيستي، باعث شده است كه اين كشور اكنون به نقطه تحول مهمي در تغيير قوانين درگيري و معادلات پس از بستن تنگه هرمز تبديل شود.
الحسيني که برادرش مسؤول روابط خارجي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بوده است در ادامه تأکيد کرد: اکنون مي توان به آساني نتيجه گرفت كه رقابتي دراين زمينه وجود دارد كه "چه كسي ابتكار عمل را به دست خواهد گرفت"؛ و با توجه به سابقه استقامت و پشتكار خستگي ناپذير در ايران، مي توان گفت که تهران، به اوباما يا هر كسي كه به جاي وي سكان كشتي در آستان? خطر غرق آمريكا را دراختيار گيرد، اجازه نخواهد داد كه هيچ يك از نيروهاي دريايي يا زميني آمريكا را براي نجات نيروهاي رژيم اسرائيل به سواحل فلسطين اشغالي برسانند، بي آن كه با نيروهاي "سپاه قدس" روبرو شوند چرا که نيروهاي ايران پيش از آن در قالب "ارتش مستضعفين" راهي سرزمين مقدس خواهند شد و اين منطقه با کمک رزمندگان فلسطين و لبنان آزاد خواهد شد، درحالي كه ژنرال هاي آمريكايي و ديگر نيروهاي باقيمانده از افسران ارتش آمريكا، آبرويي برايشان نمانده است و موقعيت آنان متزلزل تر از "خان? عنكبوت" اسرائيل است.
وي با تشبيه ايرانيان و آمريکايي ها به دو سوارکار مسابقه دهنده، افزوده است: آري، اين مسابقه اي است ميان سيدي از فرزندان پيامبر(ص)؛ با كسي كه از نژاد کابوها و انگلوساكسون هاست؛ به تعبير ديگر، مسابقه اي است ميان ياران "سيد" خامنه اي و تفنگداران "مِستر" اوباما، تا ببينيم كه كدام يك زودتر به فلسطين مي رسند؟
الحسيني ادامه داد: اين ادام? داستاني واقعي از حوادثي است كه در خاك افغانستان رخ داد؛ آمريكايي ها براي اعزام نيروهاي خود به انجا تلاش مي كردند و گمان داشتند كه مي توانند زمام تصميم گيري هاي راهبردي در اين كشور را از آن خود كنند..
وي مي افزايد: اين همان داستان توهم آمريكايي هاست كه بعدها به يك نااميدي در عراق تبديل شد، قبل از رسيدن به هر يك از مناطق عراق، حضور پررنگ ايران آنها را غافلگير مي كرد و همواره پترايوس را به ترس و وحشت مي انداخت، تا اين كه ناچار شد اذعان كند كه بايد عراق را به عراقي ها واگذار كند و برود.
وي ادامه داد: اينك در مقابل اوباما و يا رومني، راهي باقي نمانده است جز اين كه يا تصميمي احمقانه براي رفتن به فلسطين اشغالي اتخاذ كنند، و در آنجا نيز هواداران و نيروهاي "سيد" خامنه اي را ببينند كه از آنها سبقت گرفتند؛ يا اين كه جام زهر را بنوشند و خود را براي "بوسيدن" دستي آماده کنند كه از خم کردن آن نيز عاجز ماندند، چه رسد به شکستن آن. و سپس به سازشي تن دهند که با حضور شاهدان جهاني و بازماندگان طرف هاي پيروز جنگ جهاني دوم، از اروپايي ها و روس ها و چيني ها برگزار مي شود؛ و سرانجام نهاد موسوم به "شوراي امنيت سازمان ملل" را كنار بگذارند و نشستن پاي ميز مذاكره كنندگان جديد را بپذيرند؛ مذاكره كنندگاني كه با معيارهايي جديد و متفاوت، جغرافياي سياسي جديدي در جهان پديد مي آورند، جهاني كه جز نام ِ برحقّ "فلسطين"، نام ديگري براي سرزمين مقدس تاريخي نمي شناسد.
الحسيني تصريح کرد: اين، نه يك شعار يا شعر يا آرزوي شاعري چون مظفر نواب يا محمود درويش؛ بلكه بخشي از "نقشه راه" ژنرال هايي مصمم و شجاع از جنس سپاه پاسداران انقلاب ايران و مردان خدا در لبنان و ملتي قدرتمند در فلسطين است.